محل تبلیغات شما
راهنمای عزیزم من از شما چگونه فکر کردن را آموختم، چگونه به زندگی نگاه کردن را آموختم. آموختم محبت باید خالص باشد و باید مثل باران بود، بارانی که بدون منت بر سر غنی و فقیر، ظالم و مظلوم یکسان می‌بارد.
همیشه یاد دادید که به مسائل با دید مثبت نگاه کنم و همیشه در مسیر پرپیچ‌وخم تاریکی‌های درونم نقشه راه را نشانم دادید. گاهی برایم مادری کردید، گاهی راهنما و استادم بودید و گاهی همانند خواهری مهربان و دلسوز که خیلی راحت بتوانم رازهای درونم را در صندوق دل شما به امانت بگذارم و حرف‌هایی که نمی‌توانستم به کسی بگویم را با خیال آسوده با شما در میان بگذارم. چقدر شانه‌هایتان از غم‌های ما سنگینی کرده؛ اما این عشق و محبت و ایمان شما توانسته این بارها را تحمل نماید

چهارشنبه ها با سفیر عشق

D.sap سبب شفا و سلامتی

برداشت از لژیون چهاردهم ( سیدی مجاز) به قلم همسفر فروغ کرمی

گاهی ,آموختم ,بگذارم ,دادید ,درونم ,محبت ,کردن را ,به امانت ,امانت بگذارم ,شما به ,دل شما

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Stephen's page سوپرهای جدید Dαяκ ωøяłđ twithorcabud کار نا تمام تفریحی roebacesje پرند وب Jimmy's info fritasanga