امروز بغض دارم؛ حتی شاید بیشتر از آن زمان منحوس؛ بغضی از جدایی، جدایی مادر از فرزند، بغض از دست دادن تکیهگاه؛ ولی تو طوری پرورشم دادی که دیگر نترسم، دیگر گمراه نشوم و دیگر تاریکی را به خانهام راه ندهم.
با قلبی پر از دلتنگی و اشک برایت نوشتم و شعر زیر را با خودم مرور میکنم؛
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود.
درباره این سایت