محل تبلیغات شما
روز موعد رهایی و دیدار آقای مهندس عزیز شد و قبل رفتن پرسیدی مامان آقای مهندس کیه؟ گفتم فرشته نجات زندگی‌مان و گفتم دوست د‌اری چه چیزی به آقای مهندس هدیه بدهی؟ گفتی ۲ تا ابرها که درست کردم خیلی دوست دارم هدیه می‌دهم به آقای مهندس و ایشان هم با استقبال گرم قبول کردند و به تو عزیز دل یک شاخه گل هدیه دادند.

چهارشنبه ها با سفیر عشق

D.sap سبب شفا و سلامتی

برداشت از لژیون چهاردهم ( سیدی مجاز) به قلم همسفر فروغ کرمی

آقای ,مهندس ,هدیه ,دوست ,عزیز ,گفتم ,آقای مهندس ,به آقای ,و ایشان ,مهندس و ,ایشان هم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گُفتمان اندیشهٔ نو، دکتر حسین رضایی **** روزنه امید **** ایل ها-illha پر فروش ترین مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... agvabhofigh آموزشی سیستمهای کنترل دیجیتال هوشمند Digital Intelligent Control Systems Nick's blog شعر و شاعری یادوراه من