یکی از دلایل اصلیام دوست داشتن مسافرم بود؛ همیشه مسافرم را با قبل از اعتیادش مقایسه میکردم و هر چه از او به یاد میآوردم خوبی و محبت بود و یادآوری خوبیها و پیوند محبتی که وجود داشت اجازه دل کندن از این زندگی را نمیداد.
البته در صدر اینها، باور به نیرویی برتر بود که این باور در کنگره و با آموزشهای آن تقویت شد؛ باور کردم که بالای همهچیز، نیروی عظیمی به نام خداوند هست که در زمان مناسب، راه را بازخواهد کرد و هیچ دری بسته نخواهد ماند، تنها کافی است در مسیر درست قدم برداریم.
درباره این سایت