محل تبلیغات شما

یکی از دلایل اصلی‌ام دوست داشتن مسافرم بود؛ همیشه مسافرم را با قبل از اعتیادش مقایسه می‌کردم و هر چه از او به یاد می‌آوردم خوبی و محبت بود و یادآوری خوبی‌ها و پیوند محبتی که وجود داشت اجازه دل کندن از این زندگی را نمی‌داد.
البته در صدر این‌ها، باور به نیرویی برتر بود که این باور در کنگره و با آموزش‌های آن تقویت شد؛ باور کردم که بالای همه‌چیز، نیروی عظیمی به نام خداوند هست که در زمان مناسب، راه را بازخواهد کرد و هیچ دری بسته نخواهد ماند، تنها کافی است در مسیر درست قدم برداریم.

چهارشنبه ها با سفیر عشق

D.sap سبب شفا و سلامتی

برداشت از لژیون چهاردهم ( سیدی مجاز) به قلم همسفر فروغ کرمی

باور ,بسته ,دری ,مسافرم ,نخواهد ,بالای ,هیچ دری ,دری بسته ,بسته نخواهد ,باور کردم ,شد؛ باور

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دلنوشته های من مجموعه مهندسی مخازن پلی اتیلن مازندران salreiforpe restdidisnalb وبگاه اشعار رضوی | شعر در مدح امام رضا(ع) liabloodasgour belfcomdily Lindsay's life تفریحی دانلود رایگان قالب وردپرس و جوملا