محل تبلیغات شما
خواستم که بال پرواز مسافرم باشم؛ ولی دریافتم چیزی حرکت ما را کند کرده و آن وزنه های سنگین حسد، منیت، ترس، خودخواهی و . بود که به بالهایم آویزان بودند. با آموزش‌های کنگره سعی در بازکردن آنها نمودم تا جایی که بالهایمان چنان سبک شد که امکان پرواز در آسمان آبی رهایی را یافتیم. اگرچه در صور ظاهر یک همسفر بوده و هستم؛ ولی در صور پنهان مسافری می‌باشم و سفر درونی ام همچنان ادامه دارد و آن چیزی که همیشه برایم ارزش دارد این است  که فقط در کنار مسافرم حرکت کرده و او را رها نمایم تا او نیز در طول سفرمان بال و پر گرفته و پرواز دوباره را بیاموزد، آنطور که دوست دارد.

چهارشنبه ها با سفیر عشق

D.sap سبب شفا و سلامتی

برداشت از لژیون چهاردهم ( سیدی مجاز) به قلم همسفر فروغ کرمی

چیزی ,کرده ,صور ,ولی ,بال ,مسافرم ,در صور ,پرواز دوباره ,و آن ,کرده و ,همیشه برایم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بزرگان مدیریت و داستان های مدیریتی کمیته پژوهشی آموزش و پرورش بندر انزلی radnorenmo bizphabpeweak acdragelis Kenneth's collection تجربیات و ابزارهای بورسی کسب درآمد از اینترنت | اعطای نمایندگی فروشگاه شارژ ussd old car _ ایل های 2 زیبایی ها ...