(بله.در تصاویر بالا سلفیهای مرا مشاهده میفرمایید)
هی گایز!
جای همگان خالی. جمعه رفته بودیم ایران مال!
طبقه همکف و اولش اصلا دیدن نداشت :/
ولی طبقه دوم به بعد یک چیزی بود که نگم براتون.
یه آبنمای خفن تحت عنوان باغ دیدار بود که هیچ تعریفی ازش ندارم جز اینا:
خیلی خوب بووودددددد
طبقهی بالاتر که طبقه سوم بود به مزخرفی طبقه همکف و اول نبود ولی اونجا رو که داشتیم میگشتیم به چنین چیزی برخوردیم:
بعله. وقتی هم که از دو طرف واردش شدیم (به همراه نمایی از سقف) :
در دیگر سوراخ سنبه هاشم به یه همچین چیزایی برخوردیم که تو یه سری فروشگاه بود:
البته!
چیزی بسیااااار زیبا و مفهومی نیز در مغازهی شیرینی فروشی نیز دیدم تحت عنوان:
#یزدی_ها_پرچم_بالا
خلاصه که بسی جالب بود
همونطور که داشتیم میرفتیم به یه سری جاها بر خوردیم که شبیه پاریس و دیزنی لند و هزار جای دیگه درستش کرده بودن و اسمشو گذاشته بودن محل تفریحات خانوادگی»!:
نمایی از سلفیهای دل انگیز بنده در شبه دیزنی لند بسی تاریک و سوت و کور:
بعله.نا گفته نماند که اونجا سینما هم داشت!
و جالبتر اینکه داشت تو غرفهها فیلم هم پخش میکرد!
و بسی جالبتر اینکه دیواراشو با چه تابلوهایی تزئین کرده بودن!:
گاد فادر اون کنارو دارین؟!
بعدم رفتیم به سمت فلشهایی که مارو میبرد به سوی باغ ماهان»!
و اما تصویری از باغ ماهان رو مشاهده فرمایید:
یه نکتهی جالب!
به نظر میرسید که درختاشو از صد سال قبل کاشته بودن چون همشون سر به فلک کشیده بودن!:
#یا_مادر_طبیعت :/
رفتیم و رفتیم که یهو رسیدیم به رستوران هانی پارسه!
یه جوجی زدیم بر بدن و راه افتادیم به سمت میدان جمهوری!
البته ناگفته نماند که تو پاساژ بانک هم داشت اونم با این تعداد ای تی ام! :
آخه ای تی ام قحطه؟!؟!؟!
و بازهم ناگفته نماند که اونجا یه کتابخونهی غول آسا بود که موفق نشدم ازش عکسی بگیرم!
هعی.
خلاصه که بعدش رفتیم میدان جمهوری و برای نینیها لباس خریدیم!
خودم هم یه شلوار خوشگل گرفتم
و این بود خلاصهای از داستان بنده در ایران مال!
تا درودی دیگر بدرووووووودددددد!
خاطرات دیوانه وار من این قسمت: بستنی 3 اسکوپی و سپس 4 اسکوپی!
یه ,هم ,رفتیم ,طبقه ,مال ,نماند ,نماند که ,ایران مال ,بود که ,ناگفته نماند ,میدان جمهوری
درباره این سایت